بنابراین، پتانسیل شوینده مورینگا مداخله در مناطق زیست محیطی ممکن است محدود باشد. اختصاص زمان، تلاش و هزینه قابل توجهی از سوی بیماران در تلاش برای رسیدگی به عوامل محیطی ادعایی در وضعیت آنها ممکن است مجدداً ارزیابی شود و بهتر به سمت بهینهسازی درمان پزشکی – استراتژیهای مدیریتی که شواهد قوی از اثربخشی آنها وجود دارد، هدایت شود.
بعد روانی این بحث را هم باید در نظر گرفت. یک سرمقاله مجله پزشکی بریتانیا در سال 1976، با اشاره به پتانسیل شستشوی بیش از حد یا وسواسی صورت برای تشدید آکنه، نشان داد که شستشوی وسواسی ممکن است با این تصور مرتبط باشد که آکنه توسط کثیفی ایجاد شده است و به عنوان “نشانه بیرونی آلودگی اخلاقی در نظر گرفته می شود.
یک متخصص پوست دانشگاهی مشاهده کرده است که «بیشتر دستکاریهای رژیمی که توسط مشاوران غیرحرفهای حمایت میشوند، بیشتر برای تنبیه به نظر میرسند تا درمان، و هیچ کدام با شواهد تجربی تأیید نشدهاند».
ارتباط بهداشت صورت با علت شناسی و درمان آکنه – این مفهوم که آکنه نتیجه کثیف بودن است و افراد مبتلا به آن غیربهداشتی هستند.
یک فرضیه منطقی که از این گزاره به دست می آید این است که چنین تصورات نادرستی ممکن است عواقب روانشناختی شناخته شده آکنه را تشدید کند – به ویژه در زمینه های عزت نفس، شرم و خجالت.
پایه شواهد برای توصیه های فعلی در مورد اصلاحات رفتاری رژیم غذایی، شستشوی صورت و قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش در مدیریت آکنه در بهترین حالت ناقص است.
مطالعات اغلب با حجم نمونه کوچک، کنترل نشده یا کور نبوده اند.
همچنین، شاید تعدادی از عوامل دیگر نیز وجود داشته باشد که ممکن است بر توصیهها به بیماران تأثیر بگذارد.
پتانسیل قرار گرفتن در معرض آفتاب برای افزایش خطر بدخیمی پوست باید در نظر گرفته شود. شواهد حکایتی بیماران مبنی بر اینکه برخی از مواد غذایی باعث تشدید آکنه آنها می شود را نمی توان نادیده گرفت.
هزینه شستشوی دارویی برای آکنه می تواند قابل توجه باشد. تحقیقات دقیق روش شناختی به وضوح برای پرداختن به تأثیر این قرار گرفتن در معرض آکنه مورد نیاز است.